کد مطلب:29047
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:29
رابطه بين ماهيت و وجود در عالم عين چگونه است و خلقت الهي چگونه تحقق مي يابد؟
ما نسبت به اشياء همواره دو معني را تشخيص مي دهيم و هر دو را در مورد آنها صادق مي دانيم آن دو چيز يكي هستي است و ديگري ماهيت و چيستي مثلاً مي دانيم كه انسان هست، درخت هست، عدد هست، مقوله هست، اما هر كدام چيستي و ماهيتي جداي از ديگري دارند. و لذا اگر بگوئيم عدد چيست يك پاسخ دارد و اگر بگوئيم انسان چيست پاسخ ديگري دارد. خيلي چيزها هستي روشني دارند يعني مي دانيم كه هستند اما نمي دانيم كه چيستند. مثلاً مي دانيم حيات هست، برق هست، انديشه هست اما نمي دانيم حيات و برق و فكر و تجربه چيست. و بسياري چيزها را مي دانيم كه چيستند مثلاً دائره تعريف روشني نزد ما دارد و مي دانيم كه دايره چيست اما نمي دانيم در طبيعت عيني و خارجي دايره واقعي وجود دارد يا ندارد. پس معلوم مي شود هستي غير از چيستي و ماهيت است. (ر.ك: آشنايي با علوم اسلامي مرحوم مطهري، بخش فلسفه، درس 6) از طرفي مي دانيم كه اين كثرت و دوگانگي ماهيت دو جور صرفاً ذهني است يعني در ظرف خارج هر شيئي دو چيز نيست مثلاً اينچنين نيست كه درخت يا خانه يا ماشين خارجي و عيني در عين وحدت دو چيز باشند كه بخشي از آن چيستي و ماهيت آن باشد و بخشي از آن هستي و وجود آن. بلكه يك حقيقت در خارج وجود دارد و هنگامي كه به آن علم پيدا مي كنيم و صورتي از آن در ذهن ما حاصل مي شود اين خاصيت ذهن ماست كه چيستي آن شي ء را موضوع قرار مي دهد و هستي را بر آن حمل مي كند به اين صورت كه درخت موجود است. خانه يا ماشين موجود است. تا گفتار و ارتباط با ديگران و نقل قول و تشكيل قضاياي ذهني و قياس و فكر ميسر گردد. نتيجه اينكه دوگانگي و انفكاك وجود و ماهيت اختصاص به ذهن ما دارد اما در صحنه خارج يك حقيقت بيشتر موجود نمي باشد و آن هستي و وجود اشياء است. اما در پاسخ اينكه خلقت الهي چگونه تحقق پيدا مي كند بايد گفت: ماجراي خلقت و آفرينش الهي در قالب يك مثال ساده چنين است: همانطور كه يك معمار در درجه اول نقشه ساختماني را كه قصد ساختن آنرا دارد در ذهن خويش مجسم مي كند و بعد از تكميل آن آنچه را كه در ذهن دارد در خارج لباس وجود خارجي مي پوشاند در باب خلقت و آفرينش موجودات و جهان هستي، حضرت حق قبل از آفرينش جهان به همه تار و پود و خصوصيات نظام هستي علم دارد و چونكه اراده نمايد بر ايجاد اشياء به معلومات خويش وجود مي بخشد و آنها موجود مي شوند. و لذا قبل از اراده حق اشياء وجود علمي دارند نزد خداوند. و بعد از اراده پروردگار بر ايجاد آنها وجود عيني و خارجي پيدا مي كنند. و قبل از اراده خداوند بر ايجاد اشياء نه از وجود آنها خبري است و نه از ماهيت آنها در عالم عين. براي اطلاع بيشتر ر.ك: مبدأ و معاد، آيت الله جوادي آملي، مقاله هشتم، نظام احسن جهان هستي.
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.